Uncategorized

چطور با تعریف کوتاه از همکاری و همدلی دیگران انرژی بسازیم

خورشید درون: چگونه با تعریف از همکاری و همدلی، انرژی خود و دیگران را شارژ کنیم

در دنیای پرشتاب امروز، گاهی احساس می‌کنیم که باتری انرژی ما رو به اتمام است. فشارهای کاری، دغدغه‌های شخصی و چالش‌های روزمره می‌توانند ما را خسته و دل‌زده کنند. اما آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که بخشی از این انرژی از دست رفته، می‌تواند با نگاهی به اطراف و قدردانی از کسانی که در کنار ما هستند، دوباره بازیابی شود؟ “چطور با تعریف کوتاه از همکاری و همدلی دیگران انرژی بسازیم” نه تنها یک سوال، بلکه کلیدی برای گشودن دریچه‌ای به سوی دنیایی از ارتباطات قوی‌تر و انرژی مثبت بی‌بدیل است. این پست وبلاگ به شما نشان می‌دهد که چگونه با ابزارهای ساده اما قدرتمند، بتوانید هم خودتان را از نظر روحی تقویت کنید و هم محیط اطراف خود را به مکانی دلپذیرتر تبدیل نمایید.

قدردانی؛ جادوی کوچک با تأثیر بزرگ

تعریف کوتاه از همکاری و همدلی دیگران، صرفاً یک تعارف ساده نیست؛ بلکه یک عمل آگاهانه است که می‌تواند تأثیرات عمیقی بر روابط انسانی و به تبع آن، بر سطح انرژی فردی و جمعی ما داشته باشد. این تعریف، نشان‌دهنده درک و احترام ما به تلاش‌ها و احساسات اطرافیان است و پیامی قدرتمند را منتقل می‌کند: “من دیدم، من متوجه شدم و من قدردان هستم.” این پیام، نه تنها برای فرد دریافت‌کننده، بلکه برای فرستنده نیز فواید فراوانی دارد و مانند بذری است که در زمین روابط کاشته می‌شود و ثمرات شیرین آن، انرژی و انگیزه است.

درک این مفهوم، نیازمند نگاهی عمیق‌تر به ماهیت انسان و نیازهای روانی اوست. انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به دیده شدن، شنیده شدن و پذیرفته شدن دارد. زمانی که ما با تعریف از همکاری و همدلی، این نیاز اساسی را برآورده می‌کنیم، در واقع به فرد مقابل کمک می‌کنیم تا احساس ارزشمند بودن و تعلق خاطر کند. این حس تعلق، یکی از قوی‌ترین منابع انرژی روانی است که می‌تواند در مواجهه با سختی‌ها، تکیه‌گاهی محکم برای او باشد و از سوی دیگر، موجی از رضایت و شادمانی را در وجود ما نیز جاری سازد.

این فرآیند، یک چرخه مثبت را شکل می‌دهد. وقتی ما با تعریف از همکاری و همدلی، انرژی مثبتی به دیگران منتقل می‌کنیم، احتمال اینکه آن‌ها نیز در آینده به ما یا دیگران کمک کنند، افزایش می‌یابد. این تبادل انرژی، همانند جریان خون در بدن است که حیات و سرزندگی را تضمین می‌کند. بنابراین، “چطور با تعریف کوتاه از همکاری و همدلی دیگران انرژی بسازیم” به ما می‌آموزد که چگونه با سرمایه‌گذاری اندک در روابط، سود عظیمی در قالب انرژی و انگیزه به دست آوریم.

مزایای بی‌شمار تعریف از همکاری و همدلی

شاید در نگاه اول، تأثیر یک تعریف کوتاه را ناچیز بدانیم، اما در واقعیت، این عمل کوچک می‌تواند مزایای بسیار گسترده‌ای را به همراه داشته باشد. این مزایا نه تنها بر فرد دریافت‌کننده، بلکه بر خود فرد تعریف‌کننده و همچنین جو کلی محیط کاری یا زندگی تأثیر می‌گذارند. درک این فواید، انگیزه ما را برای انجام این عمل ارزشمند دوچندان خواهد کرد.

افزایش روحیه و انگیزه در فرد دریافت‌کننده

اولین و ملموس‌ترین مزیت، تأثیر مستقیم بر روحیه فردی است که تعریف را دریافت می‌کند. وقتی کسی از تلاش، همکاری یا همدلی ما قدردانی می‌کند، احساس دیده شدن و ارزشمند بودن به او دست می‌دهد. این حس، مانند نوری است که تاریکی ناامیدی را روشن می‌کند و به فرد انگیزه می‌دهد تا به تلاش خود ادامه دهد و حتی آن را افزایش دهد. تصور کنید که ساعت‌ها روی پروژه‌ای کار کرده‌اید و زحماتتان دیده نشده است؛ در مقابل، اگر یک جمله کوتاه “کارت عالی بود، از کمکت خیلی ممنونم” شنیده شود، چقدر احساس بهتری خواهید داشت؟ این تفاوت، قدرت کلمات و نگاه همدلانه را نشان می‌دهد.

در محیط‌های کاری، این موضوع اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند. کارکنانی که احساس می‌کنند تلاششان دیده می‌شود و مورد قدردانی قرار می‌گیرند، انگیزه بیشتری برای مشارکت، نوآوری و ارائه بهترین عملکرد خود دارند. این امر به نوبه خود، منجر به افزایش بهره‌وری کلی سازمان می‌شود. در روابط شخصی نیز، تعریف از همدلی و حمایت، دیوار بی‌تفاوتی را فرو می‌ریزد و پایه‌های اعتماد و صمیمیت را مستحکم‌تر می‌سازد. این حمایت روانی، به افراد کمک می‌کند تا با استرس‌ها و چالش‌های زندگی بهتر کنار بیایند و احساس تنهایی کمتری داشته باشند.

علاوه بر این، تعریف از همکاری و همدلی، می‌تواند به فرد کمک کند تا تصویر ذهنی مثبت‌تری از خود بسازد. وقتی دیگران ما را فردی همکاری‌کننده و همدل می‌بینند و این را به ما می‌گویند، ما نیز تمایل بیشتری به تقویت این ویژگی‌های مثبت در خود پیدا می‌کنیم. این بازخورد مثبت، در واقع نوعی “تأیید اجتماعی” است که برای سلامت روان بسیار حیاتی است و به ما یادآوری می‌کند که در مسیر درستی گام برمی‌داریم.

تقویت روابط و ایجاد حس تعلق

هنگامی که ما به طور مداوم از همکاری و همدلی اطرافیانمان تعریف می‌کنیم، در واقع در حال سرمایه‌گذاری بر روی روابط خود هستیم. این عمل، پیوندهای عمیق‌تری بین افراد ایجاد می‌کند و حس تعلق و نزدیکی را افزایش می‌دهد. وقتی افراد احساس می‌کنند که در یک جمع مورد قدردانی قرار می‌گیرند، تمایل بیشتری به حضور در آن جمع و مشارکت در فعالیت‌های آن خواهند داشت. این حس تعلق، یکی از نیازهای اساسی انسان است که برآورده شدن آن، رضایت خاطر و احساس امنیت را به ارمغان می‌آورد.

در محیط‌های تیمی، تعریف از همکاری، مانند چسبی است که اعضا را به هم پیوند می‌دهد. وقتی اعضای تیم می‌بینند که تلاش‌های جمعی‌شان مورد تقدیر قرار می‌گیرد، بیشتر احساس می‌کنند که بخشی از یک کل هستند و موفقیت تیم، موفقیت شخصی آن‌ها نیز محسوب می‌شود. این حس همبستگی، اختلافات و تنش‌های احتمالی را کاهش می‌دهد و فضایی را برای همکاری سازنده‌تر و مؤثرتر فراهم می‌کند. به عبارت دیگر، تعریف از همکاری، نه تنها به روابط موجود استحکام می‌بخشد، بلکه زمینه را برای ایجاد روابط جدید و پربار نیز فراهم می‌آورد.

در روابط خانوادگی و دوستانه نیز، قدردانی از همدلی و حمایت، نمک زندگی است. وقتی همسر، فرزند، والدین یا دوستان از یکدیگر بابت درک متقابل و همراهی در لحظات سخت یا خوش تشکر می‌کنند، رابطه‌ها غنی‌تر و پایدارتر می‌شوند. این قدردانی، به افراد اجازه می‌دهد تا احساس کنند در دنیای پرفراز و نشیب، تنها نیستند و همواره حامیانی دارند که به آن‌ها تکیه کنند. این حس امنیت روانی، خود منبعی عظیم برای انرژی و تاب‌آوری است.

ایجاد فضای مثبت و سازنده

محیطی که در آن تعریف و قدردانی از همکاری و همدلی به طور مداوم جریان دارد، به طور طبیعی به فضایی مثبت، پویا و سازنده تبدیل می‌شود. وقتی افراد شاهد هستند که تلاش‌های یکدیگر دیده و مورد ستایش قرار می‌گیرد، انگیزه بیشتری برای همکاری، کمک به دیگران و داشتن رویکردی مثبت نسبت به چالش‌ها پیدا می‌کنند. این چرخه مثبت، مانند یک اثر دومینویی عمل می‌کند و کل مجموعه را به سمت تعالی سوق می‌دهد.

در محیط‌های کاری، این فضاسازی مثبت منجر به کاهش استرس، افزایش خلاقیت و بهبود روحیه جمعی می‌شود. کارکنان با اشتیاق بیشتری در جلسات شرکت می‌کنند، ایده‌های خود را به اشتراک می‌گذارند و به یکدیگر در حل مشکلات یاری می‌رسانند. این فضای همدلانه، محیطی را فراهم می‌آورد که در آن اشتباهات به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری تلقی می‌شوند و نه دلایلی برای سرزنش. این رویکرد، اعتماد و امنیت روانی لازم برای ریسک‌پذیری و نوآوری را ایجاد می‌کند.

در جامعه نیز، گسترش فرهنگ قدردانی از همکاری و همدلی، می‌تواند به کاهش بزهکاری، افزایش اعتماد اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی کمک کند. وقتی شهروندان احساس می‌کنند که اقدامات مثبت و همکاری‌هایشان مورد توجه قرار می‌گیرد، تمایل بیشتری به مشارکت اجتماعی و مسئولیت‌پذیری پیدا می‌کنند. این حس مشارکت، حس تعلق به یک جامعه بزرگتر را تقویت کرده و انرژی جمعی را برای پیشرفت و توسعه بالا می‌برد.

افزایش انرژی و کاهش فرسودگی شغلی

یکی از مهم‌ترین مزایای “چطور با تعریف کوتاه از همکاری و همدلی دیگران انرژی بسازیم”، تأثیر مستقیم آن بر افزایش سطح انرژی کلی و کاهش فرسودگی شغلی است. زمانی که افراد احساس می‌کنند تنها نیستند و دیگران برای پیشبرد اهداف مشترک با آن‌ها همکاری می‌کنند و شرایطشان را درک می‌کنند، بار سنگینی از دوششان برداشته می‌شود. این حس پشتیبانی، انرژی روانی آن‌ها را حفظ و تقویت می‌کند.

وقتی تلاش‌های یک همکار مورد قدردانی قرار می‌گیرد، او با انرژی بیشتری به کار خود ادامه می‌دهد و احساس خستگی و دل‌زدگی کمتری می‌کند. این تعریف، مانند یک شارژر عمل می‌کند که باتری روانی او را پر می‌کند. در مقابل، محیطی که در آن همکاری و همدلی نادیده گرفته می‌شود، می‌تواند منجر به احساس تنهایی، بی‌ارزشی و در نهایت، فرسودگی شغلی شود. در چنین محیطی، افراد احساس می‌کنند که بار سنگین کار بر دوش آن‌هاست و هیچ حمایتی دریافت نمی‌کنند.

به طور مشابه، زمانی که ما خودمان از دیگران تعریف می‌کنیم، نیز احساس رضایت و انگیزه بیشتری پیدا می‌کنیم. این عمل، حس مفید بودن و تأثیرگذاری مثبت را در ما ایجاد می‌کند که خود منبع مهمی برای انرژی است. بنابراین، تعریف از همکاری و همدلی، یک رویکرد دو سویه برای حفظ و افزایش انرژی است؛ هم به گیرنده و هم به فرستنده، انرژی می‌بخشد و با کاهش فرسودگی، به پایداری و طول عمر انگیزه کمک می‌کند.

چالش‌های استفاده از تعریف کوتاه

با وجود تمام مزایایی که تعریف از همکاری و همدلی به همراه دارد، اجرای مداوم و مؤثر آن خالی از چالش نیست. درک این چالش‌ها به ما کمک می‌کند تا با آمادگی بیشتری به استقبال آن‌ها برویم و راه‌های غلبه بر آن‌ها را بیابیم.

عدم صداقت یا سطحی‌نگری در تعریف

یکی از بزرگترین چالش‌ها، این است که تعریف‌ها، خالی از صداقت و از روی اجبار یا سطحی‌نگری بیان شوند. زمانی که افراد احساس کنند تعریف‌ها صرفاً یک تشریفات است و پشتوانه واقعی ندارد، تأثیر مثبت خود را از دست می‌دهد و حتی می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد. تعریف‌های غیرصادقانه، به مرور زمان باعث بی‌اعتمادی شده و ارزش واقعی قدردانی را از بین می‌برد.

درک این نکته که تعریف باید صادقانه و از دل برآمده باشد، بسیار مهم است. به جای گفتن جملات کلیشه‌ای، بهتر است به طور مشخص به آنچه از همکاری یا همدلی فرد قدردانی می‌کنیم، اشاره کنیم. مثلاً به جای گفتن “کارت خوب بود”، بگوییم “از اینکه دیروز وقت گذاشتی و به من در حل این مشکل کمک کردی، واقعاً ممنونم؛ بدون کمک تو نمی‌توانستم این کار را انجام دهم.” این دقت در بیان، صداقت تعریف را نشان می‌دهد.

همچنین، باید مراقب باشیم که تعریف‌ها بیش از حد اغراق‌آمیز یا در موقعیت‌های نامناسب بیان نشوند. اغراق می‌تواند باعث ایجاد حس ناخوشایند در فرد مقابل شود و او را به شک بیندازد که منظور شما چیست. بنابراین، تعادل و واقع‌گرایی در تعریف، عاملی کلیدی برای حفظ صداقت و تأثیرگذاری آن است.

ترس از برداشت اشتباه یا قضاوت شدن

برخی افراد به دلیل ترس از اینکه تعریفشان به عنوان چاپلوسی تلقی شود، یا اینکه خودشان به عنوان فردی ضعیف یا وابسته دیده شوند، از تعریف کردن خودداری می‌کنند. این ترس، به خصوص در محیط‌هایی که رقابت شدید است یا فرهنگ قدردانی به درستی جا نیفتاده، رایج‌تر است. افراد نگرانند که با ابراز قدردانی، اهداف پنهانی در ذهنشان تداعی شود.

برای غلبه بر این چالش، باید درک کنیم که تعریف صادقانه از همکاری و همدلی، نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه قدرت ارتباطی و هوش هیجانی بالا است. فردی که می‌تواند تلاش‌های دیگران را ببیند و از آن‌ها قدردانی کند، توانایی بالایی در ایجاد روابط مثبت و اثربخش دارد. همچنین، مهم است که در زمان و مکان مناسب تعریف کنیم. ابراز قدردانی در یک گفتگوی خصوصی یا در جمعی که فضای صمیمانه‌ای دارد، می‌تواند از سوءتفاهم جلوگیری کند.

آموزش و فرهنگ‌سازی در محیط‌های کاری و خانوادگی نیز می‌تواند به کاهش این ترس کمک کند. وقتی افراد می‌بینند که تعریف کردن به عنوان یک ارزش مثبت تلقی می‌شود و تشویق می‌گردد، کمتر دچار تردید می‌شوند. ایجاد فضایی امن که در آن ابراز احساسات و قدردانی تشویق می‌شود، گام مهمی در جهت رفع این مانع است.

عدم مهارت در بیان تعریف

گاهی مشکل، نه در نیت، بلکه در عدم توانایی بیان صحیح است. بسیاری از ما در دوران کودکی و نوجوانی، کمتر با مفهوم “قدردانی کلامی” مواجه شده‌ایم و به همین دلیل، در بیان آن دچار مشکل هستیم. ممکن است ندانیم چه بگوییم، چگونه بگوییم، یا حتی فکر کنیم که صرفاً انجام وظیفه، نیاز به تعریف ندارد.

برای حل این مشکل، می‌توانیم با تمرین شروع کنیم. ابتدا با تعریف‌های ساده و کوتاه آغاز کنیم و به تدریج مهارت خود را افزایش دهیم. یادگیری عبارات مفید و مؤثر، می‌تواند راهگشا باشد. جملاتی مانند “از کمکت واقعاً ممنونم”، “تحسین می‌کنم چقدر حرفه‌ای این کار را انجام دادی”، “همدلی تو در این شرایط خیلی به من کمک کرد” و… می‌توانند نقطه شروع خوبی باشند.

همچنین، مشاهده و یادگیری از کسانی که در این زمینه مهارت دارند، می‌تواند مفید باشد. گاهی با دقت به نحوه تعریف کردن دیگران، می‌توانیم تکنیک‌های جدیدی را بیاموزیم. مهمترین نکته این است که خود را محدود به یک یا دو عبارت نکنیم و سعی کنیم تعریف‌ها را با توجه به موقعیت و فرد مقابل، شخصی‌سازی کنیم. هرچه تعریف، واقعی‌تر و منحصر به فردتر باشد، تأثیرگذارتر خواهد بود.

نادیده گرفتن اهمیت تعریف در مواقع سخت

یکی دیگر از چالش‌ها، این است که در مواقع بحرانی یا زمانی که همه مشغول حل یک مشکل بزرگ هستند، افراد اهمیت تعریف از همکاری‌های جزئی‌تر را نادیده می‌گیرند. در این مواقع، تمرکز بر روی خود مشکل، باعث می‌شود که از توجه به تلاش‌های فردی که به حل آن کمک می‌کنند، غافل شویم. اما همین توجه در مواقع سخت است که بیشترین انرژی را به افراد تزریق می‌کند.

در لحظات پرفشار، وقتی فردی تلاش می‌کند تا در حد توان خود به تیم یا اطرافیانش کمک کند، حتی یک تشکر کوچک می‌تواند بار روانی او را به شدت کاهش دهد. این تشکر، نشان می‌دهد که تلاش او دیده شده و ارزشمند است، حتی اگر در نهایت نتوانسته باشد مشکل را به طور کامل حل کند. این، “قدردانی در دل طوفان” است که اهمیت فراوانی دارد.

برای غلبه بر این چالش، باید آگاهانه تلاش کنیم که حتی در میان انبوه مشکلات، لحظه‌ای برای قدردانی از کسانی که در کنار ما هستند، پیدا کنیم. این امر نیازمند اولویت‌بندی است. اگر به دنبال ساختن یک تیم یا جامعه قوی هستیم، قدردانی باید بخشی از اولویت‌های ما باشد. حتی یک پیام کوتاه یا یک لبخند همراه با یک تشکر، می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

نحوه استفاده از تعریف کوتاه برای ساختن انرژی

تعریف از همکاری و همدلی، یک هنر است که با تمرین و آگاهی می‌توان در آن ماهر شد. کلید اصلی، در “چگونه” آن نهفته است؛ چگونه این تعریف‌ها را به گونه‌ای بیان کنیم که بیشترین تأثیر را داشته باشند و واقعاً به ساختن انرژی منجر شوند.

مشخص و ملموس باشید

همانطور که پیشتر اشاره شد، تعریف‌های کلی مانند “کارت خوب بود” تأثیر کمتری دارند. برای اینکه تعریف شما به واقع “انرژی‌ساز” باشد، باید مشخص و ملموس باشد. به جای تمرکز بر کلیات، بر جزئیات مثبت تمرکز کنید. اگر کسی در یک ارائه به شما کمک کرده است، بگویید “از اینکه با ارائه آماری که جمع کرده بودی، به من کمک کردی تا مخاطبان را قانع کنم، واقعاً ممنونم. آن آمار، بخش کلیدی ارائه من بود.”

این مشخص بودن، به فرد دریافت‌کننده کمک می‌کند تا دقیقاً بفهمد کدام جنبه از کارش مورد قدردانی قرار گرفته و این باعث می‌شود که آن رفتار خاص را تکرار کند. همچنین، نشان می‌دهد که شما واقعاً به جزئیات توجه کرده‌اید و تعریف شما از روی اطلاعات واقعی است، نه یک تعارف صرف. این دقت، حس ارزشمندی را در فرد عمیق‌تر می‌کند و انرژی مثبت بیشتری به او منتقل می‌سازد.

در محیط‌های تیمی، مشخص بودن تعریف‌ها اهمیت دوچندانی دارد. وقتی شما از یک تیم تشکر می‌کنید، به جای گفتن “کار خوبی انجام دادید”، بگویید “از اینکه همه با هم هماهنگ شدید و توانستید این پروژه را دو روز زودتر از موعد تمام کنید، واقعاً سپاسگزارم. روحیه همکاری شما مثال‌زدنی بود.” این نوع تعریف، دستاورد تیم را برجسته می‌کند و انگیزه آن‌ها را برای همکاری‌های آینده تقویت می‌نماید.

به موقع و در شرایط مناسب تعریف کنید

زمان‌بندی تعریف، نقشی کلیدی در اثربخشی آن ایفا می‌کند. بهترین زمان برای تعریف، بلافاصله پس از انجام عمل مثبت یا دریافت کمک است. این کار باعث می‌شود که فرد، تأثیر مستقیم عمل خود را ببیند و احساس کند که تلاشش بلافاصله دیده شده است. تأخیر در ابراز قدردانی، می‌تواند از شدت تأثیر آن بکاهد.

علاوه بر زمان، مکان نیز اهمیت دارد. گاهی یک تعریف خصوصی، مانند یک یادداشت دست‌نویس یا یک پیام کوتاه، تأثیر عمیق‌تری نسبت به یک تعریف در جمع دارد. البته، در برخی موارد، تشکر در جمع نیز می‌تواند برای فرد انگیزه‌بخش باشد، خصوصاً اگر بخواهید دیگران را نیز تشویق به همکاری و همدلی کنید. بنابراین، لازم است که شرایط را بسنجید و بهترین زمان و مکان را برای ابراز قدردانی انتخاب کنید.

در مواقعی که تنش یا ناراحتی وجود دارد، یک تعریف صادقانه از همکاری یا همدلی می‌تواند مانند یک پل عمل کند و روابط را بهبود بخشد. به عنوان مثال، اگر در یک پروژه تیمی اختلاف نظر وجود داشته، اما فردی از تیم، با وجود ناراحتی، باز هم برای پیشبرد کار تلاش کرده است، قدردانی از این تلاش، می‌تواند گام مهمی در جهت ترمیم روابط و ایجاد اعتماد مجدد باشد. این نشان می‌دهد که شما حتی در شرایط دشوار نیز، جنبه‌های مثبت را می‌بینید.

از تعریف به عنوان ابزار یادگیری استفاده کنید

تعریف از همکاری و همدلی، تنها یک عمل قدردانی نیست، بلکه می‌تواند ابزاری قدرتمند برای یادگیری و رشد باشد. وقتی شما از فردی به خاطر یک رفتار خاص تعریف می‌کنید، در واقع در حال تقویت آن رفتار هستید. این امر، به خصوص برای کودکان و نوجوانان، بسیار حائز اهمیت است.

مثلاً، اگر فرزندتان به خواهرش در انجام تکالیفش کمک کرده است، به جای اینکه صرفاً بگویید “کارت خوب بود”، بگویید “از اینکه امروز صبور بودی و به خواهرت در حل مسئله ریاضی کمک کردی، خیلی ممنونم. این نشان می‌دهد که چقدر به خانواده‌ات اهمیت می‌دهی و چقدر همدلی.” این تعریف، نه تنها کمک او را تایید می‌کند، بلکه جنبه‌های مثبت شخصیت او را نیز برجسته می‌سازد و او را تشویق می‌کند تا این رفتار را بیشتر تکرار کند.

در محیط‌های کاری نیز، تعریف از همکاری، می‌تواند به ایجاد یک فرهنگ یادگیری کمک کند. وقتی افراد می‌بینند که چگونه همکاری موفقیت‌آمیز بوده و مورد تقدیر قرار گرفته است، درس‌های ارزشمندی در مورد کار تیمی و حل مسئله می‌آموزند. این رویکرد، صرفاً بر “نتیجه” تمرکز ندارد، بلکه بر “فرآیند” و “رفتارهای مثبت” نیز تأکید می‌کند که خود، زمینه‌ساز موفقیت‌های آتی است.

فرهنگ قدردانی را نهادینه کنید

برای اینکه “چطور با تعریف کوتاه از همکاری و همدلی دیگران انرژی بسازیم” به یک اصل پایدار تبدیل شود، باید فرهنگ قدردانی را در محیط‌های کاری، خانوادگی و اجتماعی نهادینه کنیم. این یعنی، قدردانی را به یک بخش جدایی‌ناپذیر از تعاملات روزمره تبدیل کنیم، نه یک اتفاق نادر.

در سازمان‌ها، مدیران باید پیشگام این فرهنگ باشند. آن‌ها باید به طور مداوم از تلاش‌های کارکنان قدردانی کنند و سیستم‌هایی را برای تشویق و تقدیر از همکاری و همدلی ایجاد نمایند. این می‌تواند شامل برنامه‌های تشویقی، جوایز کوچک، یا حتی صرفاً ایجاد فضایی باشد که در آن ابراز قدردانی رایج است. وقتی فرهنگ سازمانی بر قدردانی تأکید دارد، کارکنان نیز ناخودآگاه این رفتار را در پیش می‌گیرند.

در خانواده‌ها، والدین باید الگوی خوبی برای فرزندان خود باشند. ابراز محبت و قدردانی کلامی، باید بخشی از روابط روزمره باشد. این نه تنها به کودکان یاد می‌دهد که چگونه قدردان باشند، بلکه روابط خانوادگی را نیز تقویت می‌کند. در نهایت، هرچه قدردانی و همکاری در سطح فردی بیشتر ترویج شود، جامعه‌ای سالم‌تر و پرانرژی‌تر خواهیم داشت.

به خاطر داشته باشید که ساختن انرژی از طریق تعریف، یک فرآیند مداوم است. این یک تمرین روزانه است که با هر کلمه تشکر، هر لبخند قدردانانه، و هر نگاه همدلانه، تقویت می‌شود. بنابراین، با گام‌های کوچک و مداوم، می‌توانیم به تدریج “خورشید درون” را در خود و اطرافیانمان روشن نگه داریم و دنیایی پر از انرژی مثبت و همکاری بسازیم.