بازاریابی
تعریف کلاسیک بازاریابی شامل آن دسته از فعالیتهایی است که کالاها و خدمات را از واحد تولیدی و خدماتی به مصرفکننده میرساند چنین تعریفی ناقص بوده و فعالیتهای بازاریابی را محدود به انجام وظایفی که صرفا مابین تولید و مصرف قرار گرفتهاند مینماید. از جمله این فعالیتها میتوان بستهبندی کالاها، نام گذاری و علائم تجاری فرآوردهها، کانالهای توزیع (نظیر فروش مستقیم به مصرفکننده نهایی، عمده فروش، واسطه، خردهفروش) حمل و نقل، انبارداری، روشهای فروش، آگهیهای بازرگانی، قیمتگذاری و اعتبارات را نام برد. امروزه این امر مسلم شده است که یک مدیر بازاریابی موفق نمیتواند فعالیتهای خود را از زمانی که کالا تولید گردیده و آماده پخش است آغاز نموده و با تحویل کالا به مصرفکننده به پایان برساند.
قسمتی از فعالیتهای عمده بازاریابی به کارهای پیش از تولید معطوف میشود ازجمله این فعالیتها بازاریابی پیشتولیدی، شناخت مصرفکنندگان و رفتار آنان در بازار را میتوان نام برد. فعالیت دیگر شامل بررسی بازار کالا جهت تولید و فروش مقرون به صرفه آنها میباشد باز هم قبل از اینکه واحد تولیدی به ساخت محصول اقدام کند مدیر بازاریابی باید کالا را طوری طرحریزی کند که پس از تولید موردپسند مصرفکنندگان قرار گرفته و نیازها و خواستههای آنها را برآورده سازد. نوآوری محصولات و خرید کالا و قطعات به منظور تولید و فروش نیز از جمله فعالیتهای بازاریابی پیش تولیدی میباشد. مدیر بازاریابی همچنین نمیتواند وظایف خود را با فروش و تحویل کالا به مصرفکننده خاتمه یافته بداند. ازجمله وظایف پس از فروش کالا را میتوان تعمیر و نگهداری کالاهای فروش رفته، اجرای قرارداد ضمانت کالا، ارائه خدمات پس از فروش به مشتریان و گردآوری اطلاعات پیرامون رضایت مندی مصرفکننده نسبت به کالاهای فروش رفته و پیشنهاد آن اطلاعات به قسمتهای مختلف سازمان به ویژه واحد طرحریزی کالا نام برد. علاوه بر فعالیتهای پیش تولیدی، توزیعی و پس از فروش بازاریابی تعدادی از فعالیتهای مدیریت بازار نیز وجود دارد که دامنه آنها محدود به هیچ یک از حوزههای سه گانه بالا نمیباشد. ازجمله این فعالیتهای بازاریابی را میتوان پژوهشهای بازار، شرایط محیطی بازار، قوانین و مقررات بازار، سیستمهای اطلاعات بازار، تعهدات اخلاقی در امور بازاریابی و بازاریابی بینالمللی نام برد.
بدین ترتیب روشن میگردد که دامنه بازاریابی بسیار وسیع بوده و فعالیتهای گسترده اقتصادی را شامل میگردد. به همین جهت در حدود نیمی از جمعیت فعال کشورهای پیشرفته صنعتی را شاغلین امور بازار تشکیل میدهند در کشورهای در حال توسعه از جمله در کشور ایران با اینکه تمام وظایف نام برده شده به وسیله شرکتها و کارخانه هایی که سهم عمدهای در بازار دارند اعمال میگردد لیکن نظر به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی این کشورها تکیه بر پارهای از فعالیتهای بازاریابی بیشتر از سایر فعالیتها میباشد. مثلا نحوه توزیع کالا از تولید به مصرف و حذف واسطه هایی که صرفا جنبه احتکار و بورسبازی دارند یکی از وظایف مهم مدیران بازار در کشورهای در حال رشد میباشد در مقابل به علت کمبود منابع تولیدی و نیاز فراوان مصرفکنندگان در مواردی که رقابت عامل موثری در سهم بازار باشد توجه زیادی به آگهیهای بازرگانی جهت انگیزش خریداران نمیشود. همچنین در جوامعی نظیر کشور ایران که نرخ تورم به نسبت بالاتر از مشابه آن در کشورهای صنعتی است انگیزههایی برای فروش قسطی باقی نمیماند. بدین ترتیب این روش حمایت از فروش کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. اطلاعات نقش مهمی در فعالیتهای مدیریت بازاریابی استراتژیک دارد، اطلاعات قابل اطمینان – موثق و در دسترس بخصوص در جهت تشخیص نیازمندیهای بازار بهبود کالا و خدمات – نوآوری و خلاقیت – برنامهریزی و کنترل برای مدیریت بازاریابی با ارزش و موثر است که این موضوع به عنوان یکی از مسائل مهم مدیران بازاریابی در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه میباشد.
تعریف بازاریابی به شرح ذیل میباشد:
«بازاریابی عبارت از فعالیتهای نیروی انسانی است که از طریق تبادل فرایندها به سمت ارضاء نیازها و خواستهها هدایت شود.» برای روشنتر کردن این تعریف، نگاهی به واژههای ذیل خواهیم داشت: نیاز، خواسته ، تقاضا، محصول، مبادله، معامله و بازار.
[1] – Marketing