پنج دشمن کار تیمی
1-بی اعتمادی
- اعضاء تیم های بی اعتماد ضعف ها و لغزش های خود را از یکدیگر پنهان می کنند.
- از کمک خواستن یا دادن باز خوردهای سودمند اکراه دارند.
- از یاری دادن به حوزه های بیرون از حوزه مسؤولیت خود اکراه دارند.
- از شناخت مهارت ها و تجربه های دیگران و بهره برداری از آن ها غفلت می کنند.
- کینه و حسد می ورزند.
- از شکست می ترسند و برای پرهیز از گردهم آیی بهانه می تراشند(هاکمن،2013).
2-ترس از برخورد
تیم هایی که از برخورد می ترسند:
- نشست های کسل کننده دارند.
- از کشف همه نظرها و دیدگاه های اعضای تیم دوری می کنند.
- با ادا درآوردن و سعی در جلوگیری از برخوردهای احتمالی بین افراد، وقت و انرژی خود را هدر می دهد(هاکمن،2013).
3-نبود تعهد
- تیم های گریزان از تعهد در تشخیص جهت حرکت و تعیین اولویت ها، باعث ابهام و سردرگمی می شوند.
- به سبب کندوکاو بیش از حد و تأخیرهای نا لازم، فرصت ها را یکی پس از دیگری از دست می دهند.
- به جای پندآموزی از لغزش ها و شکست ها از آن ها می ترسند(هاکمن،2013).
4 – پرهیز از مسئولیت پذیری
- بین اعضای تیم به سبب داشتن معیارهای متفاوت در عملکرد، رنجش ایجاد می کند.
- مهارت ها و تعهدهای اساسی را زیر پا می گذارد.
- مسؤولیت رهبر تیم را بیش از حد سنگین می کند و او را به صورت یگانه کانون انظباط در می آورد (هاکمن،2013).
5- بی توجهی به نتایج کار
حد اعلای ضعف و نقص هر تیم این است که اعضای آن به چیزی غیر از هدفهای جمعی گروه دل ببند. تیمی کـه مـی خـواهد عملکرد خود را بسنجد باید پی گیرانه به هدف های معین و به دست آوردها و نتیجه های مشخص توجه کند(هاکمن[1]،2013).
- اصطکاک در تقسیم کار و تصمیم گیری
- کاهش بازدهی، بخصوص در ابتدای شکل گیری تیمها
- مشکل همسو کردن اهداف فردی، گروهی و سازمانی
- به تعویق افتادن اجرای کار به بهانه نظرخواهی و مشارکت
- سازش و گروه سالاری تحت عنوان اجماع
- توجیه سوء مدیریت و نبود رهبری
- عدم استفاده بهینه از تخصصها و درگیر شدن همه در کاری که تخصص آن را ندارند
- از این شاخه به آن شاخه پریدن، اتلاف وقت در جلسات بینتیجه(حائری،15:1389).
همبستگی[2]: همبستگی و اتحاد به تصورات از یک حس با هم بودن در میان اعضا اشاره دارد و به عنوان جذب اعضا به سمت تیم تعریف میشود. که میتواند به عناون یک نیروی فیزیکی که افراد را کنار هم نگه میدارد، مورد توجه قرار میگیرد. احساس همبستگی و اتحاد به ارتقاء تمایل اعضای تیم به مراقبت یا کمک به یکدیگر تمایل دارد. انها تمایل بیشتری دارند با یکدیگر اشتراک دانش داشته باشند.
اعتماد[3]: اعتماد در محیط تیمی به عنوان تمایل افراد به پذیرفتن آسیب پذیری بر اساس انتظار اعتماد به نفس، شایستگی هم تیمی، صداقت و خیرخواهی تعریف شده است. ارتباطات اثربخش در محیطی که اعتماد و تعهد رایج است رخ میدهد.(پاولو[4]، 2010: 301).. اعضای تیم با اعتماد قویتر با تمایل بیشتری به طور پیوسته و هماهنگ با هم همکاری میکنند.
نوآوری[5]: به نقل از بوک (2005)، نواوری در یک تیم به درجهای که تغییرات و خلاقیت به طور فعالی درون تیم تشویق و یا پاداش داده میشوند اشاره دارد. تیمهای نواور روی یادگیری، جریان اطلاعات باز، ریسک پذیری منطقی تاکید دارند. اعضای چنین تیمهایی نواوری را بهبود میدهند و یک حمایت عملی برای نوآوریهای مقدماتی همکـاران فراهم میکنند. در نتیجه افراد در یک محیط تیمی نوآور بیشتر برای ایدههای خلاق و جدید نسبت به افرادی که نواور نیستند توانا سازی میشوند(بوک وهمکاران،2010).
[1]-Hackman
[2]-Cohesion
[3]-Trust
[4]-Pavlou