توماس کش، پیامدهای تصویر بدنی منفی رابیان میکند.که برخی ازمهمترین آنها به قرارزیراست:
– تصویر بدنی منفی از لحاظ عاطفی رنج آور وناراحت کننده است.
– احساس افسردگی، شرمساری یا خجالت در باره ظاهربه توانایی افراد برای تجربه شادی در زندگی آسیب میزند.
– تصویربدنی منفی باعث میشودتاافراد با توسل به آن خودراازخودآگاهی وسایراحساسهای ناراحت کننده حفظ کنند، چنین رفتارهایی از دامنه وسیعی برخورداراست از جمله اجتناب ازموقعیتهای خاص تا روی آوردن به آداب آرایشی بیهوده، بسیاری ازاین ترفندهای حفاظتی میتواند افرادرادر چرخههای خودشکنانهای ازدرماندگی به دام اندازد، این ترفندها تصویربدنی فردرابدترخواهد کرد.
– عواطف برخواسته از تصویربدنی منفی، چون اضطراب، تنفر، یاس، خشم، حسادت، شرم یا خجالت در موقعیتهای مختلفی درافراد ظاهر میگردد.
– تصویربدنی ضعیف اغلب سبب عزت نفس پایین میشود، عزت نفس ضعیف به معنی احساس عدم کارآمدی بعنوان یک انسان است، چنین افرادی از احساس ارزشمندی پایینی برخوردارند. مطالعات نشان میدهد عزت نفس افراد به مثبت یا منفی بودن تصویر بدنیشان مربوط است، اگر شما بدنتان رادوست نداشته باشید مشکل میتوانید، فردی را که درآن زندگی میکند دوست داشته باشید.
– تصویربدنی از هویت جنسی شما یعنی احساس شمادرمورد مردانگی یازنانگیتان جداییناپذیر است، بعضی براین باورند که فاقد ویژگیهای ظاهری برای تجربه خود بعنوان زن یامرد هستند چنین باوری احساس آنهارا از خوشایند بودن بعنوان یک فرد، کاهش میدهد.
– تصویر بدنی منفی میتواند سبب اضطراب بین فردی شود اگرنتوانید ظاهرتان را بپزیرید بیشتر احتمال دارد فرض کنید دیگران هم ظاهر شما را دوست ندارندواین باعث میشود در تعاملات اجتماعی دچار مشکل شوید.
– اگراحساس خجالت وسرافکندگی ازوضعیت جسمانی به حریم روابط جنسی وخصوصی راه یابد رضایت جنسی فرد به مخاطره خواهد افتاد. وروابط صمیمانه متقابل را از بین میبرد.
– افسردگی وتصویر بدنی منفی اغلب با هم همراه است، افسردگی میتوان فرد را به سمت بیزاری از ظاهرش سوق دهد، همینطور خودپست انگاری وافکارهای حاوی یأس ودرماندگی از ظاهر، افسرده کننده است.
– تصویربدنی منفی میتواند اختلالات خوردن مانند بی اشتهایی ویا پراشتهایی روانی بوجود آورد. این مشکلات بتدریج ودر طول زمان بوجود میآیند.
2-2-7-6- زنان وتن انگاره
2-2-7-6-1- نظریات در مورد تن انگاره زنان
یکی از جنبههای مهم سلامت روانی، طبیعی بودن تصویرذهنی فردازجسم خویش است، تصویر ذهنی طریقهای است که شخص خودش رامشاهده میکندودریافتی است از چگونگی دیده شدن توسط دیگران دارد، تصویرذهنی بطور مرتب درحالات سلامتی، بیماری ویا صدمات تغییر میکند. جای تردید نیست که در اکثر جوامع زنان در مقایسه بامردان نسبت به وضعیت زیبایی وظاهر خودوآنچه به چشم میآید دقت نظربیشتری دارند وحساسیت وتوجه بیشتری نشان میدهندواین توجه وافر، ایشان راوامیدارد تا رفتارهایی گاه افراطی رابه منظورمطابقت دادن ویژگیهای بدن خودبا الگوهای فرهنگی زیبایی چهره واندام که در رسانهها وعوامل تبلیغاتی تبلیغ میشود، اتخاذ کنند، که بعضاً تبعات سویی به بار میآورد (احمدنیا1384).
گلیزر[1] (1992)، معتقد است زنان نیاز روان شناختی قوی برای حفظ وپیگیری زیبایی وارتقای جذابیت خود دارند وزنان نسبت به مردان به تصویر بدنی خود حساسترند که البته این وضعیت بستگی به شرایط فرهنگی ونژادی وایدالهای در طول زمان تغییر میکند.
کاتزمن و لی[2] (1977)، مدعیاند جهانی شدن، فشارهای زیادی بر همنوایی زنان با ایدهها وتصویرهای جدید زنانگی وارد میکند.
توماس کش، معتقد است مردان نیز در مقابل تصویر بدنی منفی چندان ایمن نیستند اما چون جامعه آن را مغایر با داشتن احساس مردانگی میداند مردان بصورت آرام وخاموش از این مسأله رنج میبرند، با این حال زنان برای داشتن تصویر بدنی منفی بیشتر مستعداندونارضامندتر از مردانند، علت آن هم این است که زنان از نظر روان شناختی بر روی ظاهرجسمانی خود بیشتر سرمایه گذاری میکنندودر تعیین احساس زنان پیرامون اینکه چه کس هستند، ظاهر جسمانی نقش مهمی ایفا میکند، ازطرفی در جامعه داشتن جذابیت جسمانی برای زنان ودختران ارزش محسوب میشود (کش1388).
دبراگیملین[3] (2000) با تأکید بر اینکه موضوع تصویر بدن را بایداز دیدگاه زنان نگریست، به مصاحبه با 20زن ساکن جزیه لانک آیلند نیویورک اقدام کرده وجراحی زیبای را بعنوان نماد نهایی هجوم به بدن انسان به خاطر زیبایی واینک تفسیری جزانقیاد وسلطه را مطرح نمیکند به چالش کشیده است، او این اعمال رافرصتی برای معرفی میداند، این زنان معتقد بودندبدنها را برای خودونه برای افراد پیرامون خود نظیر همسر، دوستان یا فرددیگری تغییر میدهندوهیچ کدام به اجبار این اقدام را انجام ندادهاند واز خطرات آن آگاه بودهاندو تهیه هزینه آن برای آنان مشکل بوده، او نتیجه میگیرد تصویر ظاهری زنان بر اساس نوعی انگیزههای فرهنگی شکل گرفته بودکه از طریق نیروهای فرهنگی فراتر از حد ادراک تقویت میشد (گیملین2000).
سارا گروگن[4] (2000) تصویر از بدن رابه ادراک، احساسات وافکارزنان نسبت به بدن خود مربوط میداند وآن را شامل برآورد اندازه بدن، ارزیابی از میزان جذابیت بدن وعواطف مرتبط با شکل وحجم آن میداند (گروگن2000).
مطالعات علمی نشان میدهدافرادی که بر روی ظاهرشان بیشترسرمایه گذاری کردهاند برای برخورداری از یک تصویر بدنی منفی ونگرانی مستمر در مورد آن بیشتر مستعد هستند.
نتایج مطالعه سوامی وهمکاران (2009)، نشان داد افرادی که جذابیت جسمانی خود را پایین تر ارزیابی میکنند به احتمال بیشتری به جراحی زیبایی رو میآورند که این میتواند خطرات زیادی برای آنها به همراه داشته باشد (سوامی و همکاران[5] 2009).
موریراوکانوارو[6] (2010)، در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که مشکلات تن انگاره با افسردگی، استرس، کناره گیری ازروابط اجتماعی واضطراب از عدم پذیرش بوسیله همسر همراه است. نگرانی عمده زنان دچار مشکلات تن انگاره که موجب افسردگی، اضطراب، استرس در آنهامیشود ترس از عدم مقبولیت وجذاببیت از دید همسروافراد مهم زندگی شان است، آنها خود را با پیش ازابتلاء به بیماری ودرمانهای آن مقایسه میکنند ونگران این هستند که مانند گذشته مقبول وجذاب نباشند.
از دید فمنیسمهازنان به بدنهای خود رسیدگی بیشتری میکنند، تا دیگری مهم ایشان، که احتمالاً همسران آنهاست، خشنودی بیشتری داشته باشند (توسلی ومدیری1391). شواهد بسیاری نشان میدهد که تصوراز بدن در اکثر زنان بصورت منفی تجربه میشودکه تحت تأثیر عوامل مختلفی میباشد. نتایج مطالعات نشان میدهد عوامل مانند جهانی شدن، شیوهی زندگی، گفتگودر خانواده، سرمایه فرهنگی، وضعیت تأهل، سن، همسالان، عاملهای روان شناختی فردی، رخدادهای مهم زندگی، عوامل پزشکی ودرمانی تغییرات تصویراز بدن زنان راتبیین میکند.
این تصوراز بدن براحساس رضایت وخشنودی آنها درزندگی تأثیر میگذاردوبیشتر احتمال دارد به رفتارهای افراطی به منظور تطابق بدن با الگوهای ایدال اقدام کنند. بنابر مطالعات سالیانه 52 زن بر اثرعمل جراحی، لیپوساکشن (برداشتن چربی) جان خود راازدست میدهند (نیک نژاد1383). گاهی عدم رضایت از بدن ونگرانی نسبت به آن منجر به اختلال روانی واختلال عملکرد میشود.
2-2-7-6-2- بارداری وزایمان ونقش آن در تصویربدن زنان
ازجمله رخدادهای مهم در زندگی زنان بارداری وزایمان است که تغییرات جسمی وروانی زیادی برای مادر به همراه دارد، این تغییرات میتواند زندگی خانوادگی واجتماعی او را تحت تأثیر قرار دهد. بارداری دوران خاصی است که طی آن بدن دچارتغییرات زیادی میشود.
در طول حاملگی تغییرات اساسی درشکل ووزن بدن ایجاد میشود (باسکاگلیاواسکات ریس[7]2003). بررسیها نشان میدهد زنان در این دوره نگرش منفی نسبت به بدن خود پیدا میکنندواین نگرش منفی محدود به دوران بارداری نبوده واین زنان در آینده در معرض خطراتی چون چاقی، کاهش اعتماد به نفس، افسردگی و…قرار دارند.
نگرانی در مورد پایدار ماندن تغییرات ظاهری نامطلوب در دوران بعداز زایمان شامل نگرانی درباره بزرگ ماندن شکم، باقی ماندن لکه هاوتیرگی پوست و کاهش زیبایی شکم ازمهمترین نگرانیهای زنان است (گروسی، نعمت الهی ورفسنجانی1392).
مطالعه نوروزی وهمکاران نشان دادزنان باردار نگرشهایی مبنی برپایدارماندن تغییرات بدن در دوره بعداز زایمان تجربه میکنند وبرای بازگشت به فرم بدنی قبل از بارداری تصمیم به تغییر در زندگی ورفتار خودمیگیرند، بخصوص برای کسب رضایت همسر. آنها از جمله نگرانیها را نگرانی درباره بزرگ ماندن شکم وکاهش زیبایی شکم ذکر کردندوازجمله تغییرات رفتاری، جهت کاهش تنش ناشی ازتغییرات بدن تصمیم برای رژیم گرفتن در دوران شیردهی، انجام ورزش، پوشیدن لباسهای تنگ، استفاده از لوازم آرایش، مراجعه به پزشک جهت درمان ذکر کردند (نوروزی1385).
در دوره بعد از زایمان بیشتر زنان مشکل اضافه وزن پیدا میکنند، همچنین ضعف بدنی وعضلانی بویژه در شکم ولگن خاصره از مشکلات شایع این دوره بشمار میرود (کائینی، نوروزی ووطنی1386).
عدم رضایت ازوزن وابعاد بدنی، احتمال رفتارهای مخاطره آمیزاز نظر سلامتی مانندرژیمهای غذایی نادرست ودر نتیجه دریافت ناکافی مواد مغذی را افزایش میدهد، یافتهها نشان میدهد بین تصویر ذهنی بدنی ودریافت مواد غذایی رابطه وجود دارد بطوری که میانگین مصرف همه گروههای غذایی در گروه با تصویر بدنی نامطلوب، کمترازگروه دیگراست (امیدواروهمکاران1381).
حاملگی ودوران بعداز زایمان زمانی است که تغییرات قابل ملاحظهای در وزن، رضایت ازشکل بدن وعادات خوردن دربسیاری از زنان رخ میدهد (نوروزی1385).
این تغییرات میتواند ناشی ازعوامل متعدد باشد، نوع زایمان ممکن است از طریق تأثیر بر تصویر بدن یکی از عوامل زمینهای یاتشدید کننده این تغییرات ورفتارهای زنان در دوران بعداززایمان باشد.
دلمشغولی ودغدغه ذهنی وروحی، تصویرنامطلوب ذهنی از بدن وعدم رضایت از وضعیت جسمانی، زنان را درگیرمشکلاتی میسازد تا تمام انرژی ووقتشان را به خود معطوف نموده از دستیابی وحتی توجه به مسا ئل وموضوعات حیاتیتر زندگی بازداشته شوند، همچنین این موضوع میتواند برمیزان اعتمادبه نفس زنان وسلامت روانی واجتماعی آنان بسیار مؤثر باشد (کیوان آرا، حقیقیان وکاوه زاده1391). لذا شناسایی عوامل مؤثر بر تن انگاره منفی زنان دراین دوره وگسترش عوامل ورفتارهایی که همراه با تصویر ذهنی مثبت در خلال حاملگی و بعداز زایمان برای محققان و عاملان بهداشتی حائزاهمیت است.
[1]Glazer
[2]Katzman&lee
[3]Debra Gimlin
[4] Sara Grogan
[5]Swami, Chamorro-premuzic, Bridges & Furnham
[6]Moreira& Canavarro
[7]Boscaglia&Skouteris