بازگشت به ریشه؛ ماریکو موری

" وقتی لباس می پوشید به یک شخصیت تبدیل می شوید. شما تبدیل به لباس می شوید."

ماریکو موری

ماریکو موری هنرمند ژاپنی از جمله مطرح ترین چهره های فعال در زمینه هنرهای مفهومی است. او شخصیتی است که هم دغدغه هایی مهم در زمینه هویت بومی و جغرافیایی خود یعنی ژاپن دارد و هم با جهان معاصر، ابعاد آن و نقش فرهنگ غرب در زمینه تغییر زندگی روزمره آشناست.

موری در توکیو متولد شد. او در دبیرستان دخترانه ای تحصیل کرد که یونیفرم، قد دامن و مدل مو برای همه دانش آموزان یکسان بود. او علاقه زیادی به هنر، دنیای مد و موسیقی داشت و با دیدن عکس های مدلینگ مجلات و رسانه به وجد می آمد و تصور کرد که می تواند از این طریق به آزادی مطلوبش دست یابد. او هنگام تحصیل در رشته طراحی لباس در دانشکده مد بونکا توکیو، به عنوان مدل لباس مشغول به کار شد. طولی نکشید که متوجه شد مدل در واقع یک عروسک است که لباس را تغییر می دهد و مدلینگ به او امکان کافی بیان خودش را نمی دهد. برای رسیدن به این هدف و ادامه تحصیل در بیست و یک سالگی عازم لندن شد. او به کالج چلسی رفت و دست به تجربه زمینه های مختلف از جمله کارگردانی، تهیه کنندگی، طراحی صحنه و لباس زد و لباس هایی برای خودش درست کرد و پس از چهار سال عازم نیویورک شد.

آثار اولیه موری که پایه طراحی لباس داشتند، رابطه پیچیده ی میان موضوع و لباس را بررسی می کردند. لباس هایی که طراحی می کرد وسیله ای برای بیان هویت و ایده هایش بودند.

در آثاری مثل "مترو" و "با من بازی کن"، ماریکو موری با موهای آبی و تن پوشی ربات مانند یا تصویر او در لباس جذاب زن فضایی در مرکز که با لنز فیش آی عکاسی شده، گویا به مردمی که در مترو یا خیابان شلوغ مقابل اسباب بازی فروشی حضور دارند، نقش عناصر اضافی در صحنه های سینمایی و عکاسی اش هستند تا مخاطبین هنر مفهومی.

 

موری در پرفورمنس مراسم چای در سال ۱۹۹۵ از اجراهای خود محور پیشین فاصله گرفته و بیشتر به سوی هنر تعاملی و پرفومنس های سنتی گرایش پیدا می کند. چادو مراسم چای ژاپنی است که پیشینه ای غنی در فرهنگ این کشور دارد. هنر اجرای این مراسم اوته مانه نام دارد . موری با ترکیب این مراسم سنتی ژاپنی و المان های ناهنجار فیلم های علمی تخیلی پرفورمنسی طراحی کرد و در توکیو اجرا کرد. او با طراحی و پوشیدن لباسی شبیه به یونیفرم  کارمندی با تعارف مودبانه چای سعی در تعامل با کارمندانی که در خیابان راه می روند داشت.

موری با سربند و جوراب های سفید براق،گوش های کشیده و حرکات مکانیکی و رباتی بیشتر شبیه به کارمند فضایی بود تا زمینی. این لباس بالماسکه مانند موری را از دیگر کارمندان متمایز و تبدیل به موجودی نامتجانس با جامعه می کرد.

در ۱۹۹۶ موری شروع به مطالعه فلسفه شرق و یاورهای تمدن هایی چون مایا، مصر، یونان، هند، چین و ژاپن کرد. او به دنبال اشتراکات تمدن های باستان و بکارگیری آنها در زندگی آینده بود. موری در آثار این دوره اش از شمایل شناسی بودایی بهره گرفت و سعی داشت در جهت آرمان گرایی های بودیستی با تصویر روی مخاطبین تاثیر بگذارد.

نیروانا، ویدئوی سه بعدی این هنرمند بیانگر تغییری در روند کاری او به سوی معنویت است. آثار اولیه موری روی نقد اجتماعی متمرکز بودند و به موضوعات زندگی مردن ژاپن می پرداختند. نیروانا درباره ی ساختار زندگی شهری سخن می گوید و نه توجه مستقیم به موضوعات هویت دارد. عنوان اثر خود گویای تاثیرپذیری از بودیسم است، چراکه نیروانا سرزمینی ست که بودا از طریق مراقبه به آن رسید و حکایت از توانایی او در رسیدن به خلسه روحی دارد.

او می گوید:" تمام موجودات جهان هر لحظه در فضایی باطنی به یکدیگر متصل اند. تمام صور زندگی با چرخه مختص به خودشان بخشی از دنیای بیرونی هستند و تنها یک کره زمین وجود دارد. در هزاره بعدی، نیرو و انرژی روح انسان باید جهان را بدون هرگونه مرز فرهنگی و ملیتی در صلح و توازن وحدت ببخشد."

میواکو تزوکا، مدیر گالری جامعه ژاپن درباره او می گوید:" او به ریشه ها بازمی گردد، اما نه به ریشه های فرهنگی ژاپن آن طور که قبلا کار می کرد، بلکه بسیار فراتر، در دوران ماقبل تاریخ، زمانی که مردم برق یا ماشین نداشتند و بسیار نزدیک، قرین با طبیعت زندگی می کردند."

 

 

 

منابع

Conceptual Art and Fashion in the 21st Century by Shirin Abedinirad

www.guggenheim.org

www.artnet.com/artists

Share