دسته‌بندی نشده

زود و آرام بمیر؛ جنی هولتزر

جنی هولتزر از سال 1968 تا 1975 ابتدا در دانشگاه دوک در دورهام تحصیل کرد، سپس به دانشگاه شیکاگو رفت و نهایتا در دانشگاه اوهایو در آتن با مدرک کارشناسی در رشته ی هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد. دو سال بعد در کلاس های تابستانی کارشناسی ارشد در دانشکده طراحی رودآیلند در پروویدانس حضور یافت. تا آن موقع او به عنوان یک نقاش آبستره کار کرده بود، اما اینجا او ادغام عناصر کلامی در کارهایش را آغاز و در پروژه های عمومی شرکت کرد.

هولتزر از سال 1977 صرفا از زبان استفاده کرده است تا با کار کردن در رسانه های گوناگون و اکثرا در عرصه ی عمومی توجه عامه را بدست آورد. اولین فعالیت های هنری با هدف جلب توجه عموم، بین سال های 1977 و 1979 شکل گرفت. هولتزر آثاری از مجموعه ی "حقیقت گویی ها" را در نیویورک به نمایش گذاشت. او بالغ بر 40 اثر از این حقیقت گویی ها را که برخی محتوایی تحریک آمیز داشتند را به ترتیب حروف الفبا روی پوسترهایی چاپ کرد و تعداد بسیار زیادی از آن ها را در محل های مناسب چسباند.

این گزاره ها به لحاظ محتوایی بسیار عاقلانه بودند:" کار همه ی افراد به یک اندازه مهم است." ، "سواستفاده از قدرت هیچ عجیب نیست" و حتی جملات بسیار پیش پاافتاده ای نظیر "بی حوصلگی شما را به کار های احمقانه ای وا می دارد." از جمله نوشته های او هستند.

هولتزر حقیقت گویی های خود را همچون "کلیشه های مسخره" ای توصیف می کند و صحت آن ها را به خود مردم می سپارد تا امتحان کنند. در واقع، واکنش های مردم استثنایی بود. رهگذران روی بسیاری از شعارها را رنگ کردند و یا آن ها را تغییر دادند یا با نوشتن نظراتشان در مورد ارزش آن ها قضاوت می کردند. از قرار معلوم عبارات گاهی پیش پا افتاده، گاهی فیلسوفانه ی هولتزر، دریافت کنندگان و مخاطبان خود را به چالش می طلبید تا مستقیما خود با آن ها برخورد کنند.

 

آنچه هولتزر را به کار دادائیست ها ی سیاسی برلین در دهه های 1920 و 1930 و به مداخله های وضعیت گرایان در سال های بعد متصل می سازد ، اعلام قصد او برای دستیابی به تاثیری بود که از بافت هنری بسیار فراتر می رفت. مقالات "اشتعال پذیر" هولتزر که بین سال های 1979 تا 1982 منتشر شد، کاملا آشکارا به شرایط سیاسی مربوط می شوند که در بعضی موارد نیاز به یک تغییر اساسی در وضععیت موجود دارند. مانند "حقیقت گویی ها" هولتزر مقالات اشتعال پذیر را نیز در قالب پوستر هایی چاپ کرد، اما این بار رنگی، و آن ها را در سطح شهر و روی سر در ساختمان ها چسباند. اکثر این "مقالات" دقیقا از صد کلمه تشکیل شده اند. قطعه ی زیر تندروی گفته های او را به اندازه ی کافی روشن می سازد: "شادی کنید! زمان های ما تحمل ناپذیرند. شجاعت نشان دهید زیرا بدترین، پیام آور بهترین است. تنها شرایط هولناک است که می تواند تغییر را جلو بیندازد. پیش از آنکه عدالت به پیروزی برسد، کهنگی و فساد باید به زباله دان ها سپرده شوند."

هولتزر در آثار بعدی نظیر مجموعه زیستن، به پدیده های روزمره تری پرداخت و ویژگی های سیاسی واضح آثارش را به دلیل تمرکز بر فعالیت ها و نگرانی های عادی تر زندگی هر روز تعدیل کرد.

طی دو دهه ی گذشته هولتزر موفق شد آثار خود را از طریق کانال های اطلاعاتی عمومی به شیوه ای فوق العاده خلاقانه و موثر تبلیغ کند. از این رو، آثار او را می توان در روشنایی های میدان تایمز و همچنین روی کلاه های بیسبال، دیوار ها و دکمه ها در تبلیغات روزنامه ها، روی نیمکت های مرمر و تیشرت ها دید. پیام های گوناگون هولتزر که اغلب به طور غیر منتظره ای با آن ها مواجه می شویم، تا امروز قدرت آزاردهنده ی خود را از دست نداده اند.

منبع

-conceptual art by Daniel Marzona -Fatemeh Ebadi