دسته‌بندی نشده

وقتی هنر بر زبان می آید؛ یان ویلسون

ایان ویلسون متولد 1940 در دوریان، آفریقای جنوبی است. ویلسون از جمله هنرمندان اواخر دهه 1960 بود که کارش مطابق با گرایش منتقدانی نظیر جان چندلر و لوسی لپارد به مادیت زدایی شیء هنری صورت می گرفت. رویکردهای تند هنرمندانی نظیر رابرت باری، دنیل بورن یا لارنس واینر به شکلی زودگذر از اجرا و انتقال ایده‌هایشان بستگی دارد، اما ویلسون در سال 1968 تصمیم گرفت تمرین هنری ای پیش بگیرد که هرگونه عینیت بخشی و تجسم مادی را از اساس رد می کرد. «وقتی هنر بر زبان می آید» تنها فعالیت هنری ویلسون تا دهه‌ی 1980 بود، تا اینکه شروع به ایجاد کتاب های هنرمند کرد.

در آغاز این پروژه، ویلسون روی معانی ضمنی واژه ی «زمان» متمرکز می شود. در صحبت های اکثرا خصوصی، او عمداً موضوع مکالمه را به سمت زمان می کشاند تا بتواند فرضیات غالبا ناخودآگاه فلسفی و نظری افراد مختلف را در حالی که مکررا از خود همین واژه استفاده می کنند، بشنود. او کمی بعدتر متوجه می شود خود عمل صحبت کردن، کانون هنری اش است و در نتیجه واژه ی «زمان» را با «ارتباط شفاهی» جایگزین می کند. این بار او اصطلاح «ارتباط شفاهی» را موضوع مکالمات فراوان خود قرار می دهد، که اغلب به طور غیر رسمی و در بافت دیدارهای روزانه با اطرافیانش رخ می دهند. در همین زمان ویلسون در سراسر دهه ی 1970، در بافت نمایشگاه‌ها ایده‌ی «ارتباطات شفاهی» را به عنوان یک گونه‌ی هنری عرضه کرد.

همکاری ویلسون با نمایشگاه «هنر مفهومی و جنبه های مفهومی» در فرهنگسرای نیویورک در سال 1970، گزاره‌ی چاپ شده ای را در کاتالوگ شامل می شد که بُعد سیاسی پروژه او را فاش می کرد: «من ارتباطات شفاهی را به مثابه یک شیء عرضه می کنم، هنر تماماً اطلاعات است و ارتباطات. من صحبت کردن را به مجسمه ساختن ترجیح می دهم. من هنر را از یک مکان خاص رها ساخته ام. هنر اکنون برای همه ممکن است. من به کلی مخالف شیء ارزشمند هستم. هنر من تجسمی نیست، اما مجسم است».

تولید اشیای هنری دیگر به عده ی قلیلی از مردم اختصاص نداشت، بلکه به گونه ای از هنر بدل شده بود که در هر زمان و در بافت مکالمات آزاد در دسترس همگان قرار داشت و این همان هدف ویلسون بود. در سال 1972 نخستین «مباحثه» ی اعلام شده رسمی ویلسون در گالری جان وبر در نیویورک روی داد. این مباحثه با مباحثات بی شمار دیگری در موزه ها و گالری ها دنبال شد. اینکه فعالیت های ویلسون حتی در فضاهای آزادی خواهانه ی ادعا شده ی دهه 1970، به هیچ عنوان جنجال برانگیز نبود، در مروری بر یک “مباحثه” که در سال 1975 در گالری جان وبر رخ داد نشان داده شده است. مایکل کوریس برای مجله هنری فوکس نوشت: «من از ایان ویلسون خوشم نمی آید و به نظرم مباحثه او خسته کننده بود و به درد گفتمان هیچ کسی هم نمی خورد».
این قضاوت قابل تایید نیست. از آنجا که ویلسون اصولا هرگز اجازه نمی دهد «مباحثاتش» ضبط شوند، او به عنوان تنها ثبت های «مباحثاتش» مدارکی را پیش می کشد که روی آنها مکان و تاریخ فعالیت های مورد بحث یادداشت شده است و موزه ها و مجموعه داران می توانند این مدارک را بخرند.

 

Sources:

ارائه شده توسط سرآستین

Conceptual Art by Daniel Marzona,Daniel,translated by Ebadi, Fateme,

www.kw-berlin.de