روز سهشنبه، بیستم اسفند ماه 1398، مجموعهی جدید لیدا نوبا به نام « شاخه نبات » به طور همزمان در هفتهی مد سوییس و وبسایت آستین رونمایی شد. این مجموعه، همانطور که از نامش پیداست، بیش از هر چیز الهام گرفته از داستان عامیانه ی حافظ و شاخه نبات، و فضای شعر و غزل فارسی است. و آنطور که خود لیدا نوبا میگوید، تاثیر شیراز و بخصوص معماری خاص و کمنظیر مسجد نصیرالملک را میتوان در آن دید. لیدا در رابطه با حافظ، شاخه نبات و مسجد نصیرالملک اینگونه میگوید:
حافظ
در افسانههای عامیانه و سینه به سینه نقل شده است تا به ما رسیده که روزی بیش از هفت قرن پیش مردی حافظ قرآن و آگاه از امور شرع با دیدن شخصی چنان عاشق میشود که حدیت دلدادگیش میشود شاهکار شعر تغزلی زبان فارسی و معشوقش میشود شاخ نبات و خودش میشود حافظ.
هر ایرانی همانطور از حافظ حرف میزند که از یک دوست. هرکسی یکی دو شعرِ حافظ را از بر است و در وقت دلتنگی یا نگرانی دست به دامن حافظ میشود و با قسم به نام شاخه نبات از حافظ طلب کمک میکند. این خاصیت عشق است که اشعار مردی از قرن چهارده را به انسانی از قرن بیست و یکم چنین نزدیک میکند.
شاخه نبات
شاخه نبات من ایده و سرنمون زیبایی است که قرارست در قالب لباسی رنگارنگ یا زیوری ظریف، گرداگرد اندامها را بگیرد و با لمس شدن یا دیده شدن از مخاطبی به مخاطب دیگر منتقل شود.
مسجد نصیرالملک
در یکی از محلههای قدیمی شیراز مسجدیست به نام مسجد نصیرالملک که به شکل اغراقآمیزی سرشار از رنگ است. هر روز صبح، نور از دل اُرسیهای رنگی میگذرد و جشن بیبدیلی از رنگها را در امتزاج با کاشیهای هفت رنگ دیوارها و سقف و کف مسجد بوجود میآورد.
من میان این رنگها و طرحها و انبوه پارچههای چین در چین، به جستجوی شاخ نبات خودم میگردم. نه با کلمه و واژه که با پارچه و دوخت، دهلیزهایی میسازم از جنس شور و شوق و شیدایی تا محلی برای تجلی و حضور شاخه نباتم باشد.
شدت رنگها و تنوع نور و سایههای رنگی مسجد به چنان اوج باشکوهی میرسد که سر آدم به دوران میافتد و خلسهی شاعرانه و معنویای به انسان دست میدهد. شاید کمتر مکانی را با چنین جذبهی شاعرانهای پیدا کنید که در اصل برای عبادت پرودگار ساخته شده باشد.
برخی چیزها چنان ساده مرزهای زمان و مکان را در می نوردند که گویی این دو قانون بی بروبرگرد فیزیک، خیالی بیش نیستند. حدیث عشق و دلدادگی یک از این چیزهاست. مهم نیست حدیث عشق چقدر مکرر شود! شیدایی و شوری که بر میانگیزد همیشه تازه است و بکر.
مجموعهی جدید من، مجموعهای از تن پوشها نیست. مجموعهی من حدیث دلدادگیم به وطنم و این معنویت شاعرانه و شیداییست.
همکاری لیدا نوبا و رهام باباییفرد
یکی دیگر از آثار زیبا و خاص مجموعهی شاخه نبات ، یک گوشوارهی برنجی قلمکاری شده است که طی همکاری لیدا نوبا با رهام باباییفرد، طراح جواهرات ایرانی خلق شده. کسانی که با آثار این دو طراح آشنایی دارند به خوبی درک میکنند که این همکاری تا چه حد با سبک و سیاق آنها همساز است. لیدا همیشه ایران و هنر و ادبش را به عنوان منبع اصلی الهام آثارش دانسته و در توضیح آثار گذشتهاش هم به فرهنگ و معماری ایرانی، خصوصا در شهرهایی مثل اصفهان و یزد و شیراز و کاشان و آثار باستانیشان اشاره کرده. از سوی دیگر رهام باباییفرد طراحیست که پیشزمینهی کاریش از معماری آغاز شده و به سبب علاقهی خاصی که به عتیقهجات، اشیاء قدیمی، جواهرات آنتیک و همینطور سنگهای رنگی داشت، به سراغ طراحی زیورآلات رفت.
به همین دلیل برای این قطعه از مجموعهی «شاخه نبات» که الهام گرفته از داستان عشق حافظ است و شیراز و مسجد نصیرالملک با آن ارسیهای رنگارنگش، لیدا به دنبال همکاری با طراحی رفت که به اندازهی خودش عاشق این رنگها و این گذشتهی شاعرانه باشد؛ طراحی که در آثار پیشینش نشان داده تا چه حد در بازی با رنگها و سنگها چیرهدست است.
در این مقاله میتوانید در مورد لیدا نوبا و مجموعهی پیشیناش بیشتر بخوانید.