پشت پرده های بسته

هنگام ورق زدن صفحات این کتاب به تصویری از یک آتشکده به نام "خانه دیبایی" در اصفهان برخوردم.تصویر دقیقاً از یک آتشگاه نبود، – حداقل آتشگاهی که فعال باشد -.  بیشتر مخلوطی بود از موتیف هایی با حس ایرانی که به ترکیبی از هنر شرق دور و اروپا گرایش داشت. من شخصاً خود آتشگاه را ندیده بودم، اما فقط می توانم گمان کنم که امروزه کاربرد این فضای خالی طاقچه درون دیوار فقط جنبه دکوراتیو برای قرار دادن یک کاسه مسی بزرگ یا هر چیز دیگری اعم از آب یا ذغال سنگ برای ذخیره کردن در طول سال است.

چیزی که منحصراً نظر مرا به خود جلب کرد، قسمتی بود که از آن به عنوان گچ بری  اجاق یاد می کنیم، که بسیار شبیه بود به تصاویری از یک آرامگاه که در اردبیل دیده بودم. شش فضای خالی متوالی -به بیان دیگر طاقچه- که اغلب برای نگهداری ظروف چینی** استفاده می شد. دیدن این تصویر مرا به این فکر واداشت که آیا ارتباطی بین اتاق زیبای آرامگاه به نام "چینی خانه"  (ترجمه خانه چینی) و چیزی که در کتاب می بینیم وجود دارد.

:tumblr_m27z7t7BC41r1dcs8o1_1280.jpg

اصفهان طی سالهای ۱۵۷۱-۱۶۲۹ با سلطنت و حمایت شاه عباس در سلسله صفویان، تبدیل به شهر بسیار زیبایی شد که امروز می بینیم. با وجود اینکه خانواده شاه عباس اصالتاً اردبیلی بودند، اما او اصفهان را به عنوان پایتخت خود برگزید. فکری که ذهنم را به خود مشغول می کند این است که اگر زمانی ارتباطی بین اردبیل که در شمال غرب ایران است و اصفهان که در مرکز است، وجود داشته بود، پس شاه عباس بسیار نمونه و قابل بوده است!

پس از مقداری تحقیق در اینباره، متوجه شدم که اردبیل وقف شاه عباس، از نیاکان بنیانگذار سلسله صفوی یعنی "شیخ صافی" است. شاه عباس در نهایت این آرامگاه را تبدیل به مکانی برای نگهداری ظروف و وسایل چینی مورد علاقه اش کرد، که امروزه آن را با نام "چینی خانه  آرامگاه اردبیل" می شناسیم.

بیشتر این ظروف چینی، هدایایی بودند که از سلسله مینگ طی سالهای ۱۳۶۸-۱۶۴۴ به ایران اهدا شده بودند.

اغلب این ظروف به رنگ آبی و گلدانهایی با لعاب سفید بودند. همچنین کاسه هایی از یشم و عقیق نیز وجود داشتند که از نظر استانداردهای امروزی، فاقد ارزش هستند.

در آن زمان ظروف چینی را با رنگهای سفید و طلایی می شناختند، که در زمان شاه عباس بسیار ارزشمند بودند و جمع آوری و نگهداری می شدند که تا سالیان طولانی پس از آن نیز ماندگار شدند.

 

ظروف چینی با ترکیبی از خاک رس، فلدسپات، گرانیت و پگماتیت (نوعی سنگ آذرین خارا مانند) ساخته می شد که وقتی در دمای بسیار بالا پخته می شد، یک ماده سفید با روکشی از لعاب چینی ایجاد می کرد. اینکه واژه "ظرف چینی"   نشئت گرفته می شود – به معنی صدف دریایی نماد سفیدی- ، Porcellanaاز کلمه پرتغالی

این فرض را ایجاد میکند که پرتغالی ها اولین تاجرانی بودند که در قرن شانزدهم با چین مراودات تجاری داشتند. اروپاییان اما از این صنعت و تجارت بسیار دور بودند و قرن ها طول کشید تا بتوانند در این تکنیک خبره شوند. در همین حین آنها راه های خلاقانه ای برای به نمایش گذاشتن و سامان دادن به آثار بسیار ارزشمندشان پیدا کردند؛ مانند فضاهای خالی داخل دیوارها، تنها با هدف نمایش دادن مجموعه شان.

 

چگونگی مرتبط شدن موضوعی به مو ضوع دیگر و حکایات دور و دراز جالب و هیجان انگیز پادشاهان، و تبادلات هنری و ارتباط آنها با یکدیگر بسیار جالب توجه است. آشکار است که چینی خانه شاه عباس پیشگام چیزی بود که ما امروز در غرب می بینیم. اما با گشایش دوباره مسیر جاده ابریشم در ایران، که تاریخ آنرا به شاه عباس نسبت میدهد، و واردات کالا از شرق به غرب،  برای ما یادآور نمونه هایی از هنر بصری است که با همسایگان غربی و شرقی خود به اشتراک می گذاریم.

 

 

 

*بوتیک هتل به آن دسته از هتل هایی گفته می شود که بخاطر خاص بودن سبک هنری و معماری خود معروف هستند. آنها معمولاً کوچکتر از گرند هتل ها بوده و لوکس بودن هدف اصلی آنها نیست، بلکه خود این هتل ها هدف اصلی بازدید هستند.

 

 **در کتاب نوشته شده "ساخته شده برای نگهداری بطری های شیشه ای"، که بنظر دقیق نمیرسد.

Share