هنر مفهومی و مُد – بخش سوم

به دنبال تحولات هنر در جنبه های مختلف عکاسی، فیلم، چیدمان، ویدیوآرت و … که هنرمندان آثار خود را با نشانه ها و مفاهیمی از دنیای مد تزئین کردند، طراحان لباس معاصر نیز توجه بیشتری به موضوع مجموعه های خود نشان دادند و رنگ و بویی مفهومی به لباس ها و اجراهای خود بخشیدند و هریک به شیوه ای منحصر به فرد دغدغه های شخصی یا اجتماعی خود را در نمایش های لباس برای مخاطبین عرضه کردند.

یانگ فوندانگ، اولین بهار، ویدیو تبلیغاتی برای نشان تجاری پرادا

 

آن ها با طراحی های مفهومی و کمپین های تبلیغاتی جسورانه و اغواکننده، جنبه های هنری بیشتری به مد افزودند. هم چنین نمایش لباس های آنان اجراهایی بودند که ندای تمام شدن دوره و آغاز انقلابی نوین را می دادند. شو های لباس جای خود را به اجراهایی دادند که بیشتر شبیه به پرفورمنس هستند. می توان گفت حضور مدل لباس در میان حلقه آتش در مجموعه پاییز و زمستان ۱۹۹۸-۱۹۹۹ الکساندر مک کوئین، نقطه عطف تبدیل شدن به نمایش های تئاتریکال به هنر اجراست.

الکساندر مک کوئین

 

پرفورمنس تبدیل به نوعی متفاوت از نمایش لباس و حتی خلق لباس شده؛ چیدمان وارد ویترین و طراحی داخلی فروشگاه های لباس یا صحنه های کت واک و نمایش ها شده و ویدیو آرت به کمک فیلم های تبلیغاتی شتافته و یا بخشی از نمایش های لباس شده و عکاسی مد مفهومی مستقل یافته است. ارتقا لباس به اثر هنری، بی شک وام دار مفهومی شدن طرح های لباس، نمایش ها و تبلیغات مربوط به آنهاست. این ارزش تا جایی افزایش یافته که دیگر امروزه لباس ها و نمایش های لباس همچون چیدمان ها و ویدئو پرفورمنس ها در گالری ها و موزه ها ظاهر می شوند. طراحان لباس جایگاهی چون هنرمندان یافته اند و نمایشگاه های انفرادی برگزار می کنند. روند مفهومی شدن لباس با طراحان آوانگارد و ساختارشکنی آغاز شد. این طراحان توانستند به سرعت راه خود را از دیگر طراحان لباس جدا کنند و به لباس های مفهوم گرا جان دهند.

ری کاواکوبو، بافتنی کو دو پقسو

 

روش های مختلفی برای ساختارشکنی وجود دارد. چه از لحاظ ظاهری و زیبایی شناسی و چه مفهومی.نظریات گوناگون در جابه جایی و جای گذاری و برداشتن مواد از جایی و گذاشتن آن در جایی دیگر، و تجزیه اجزای لباس، تغییرات در روند تولید لباس و متوقف کردن این روند در نقطه ای معین و عدم تکمیل لباس همگی جریانی را برای شکستن سنت های پیشین بوجود آوردند و طراح را وادار به بازاندیشی ایده های قدیمی و پیکربندی دوباره ی فرم ها کردند. چرا محصول نهایی باید به اتمام برسد؟

ویکتور و رلف، حضور طراحان در صحنه نمایش لباس، مجموعه حاضر و آماده ها

 

این روشنفکر های آوانگارد با آثارشان، در صدد تغییر فرهنگ لغات نوین طراحی بودند، چراکه باور داشتند باید نگرش و قواعد حاضر را به چالش کشید تا بتوان زبان تصویری جدیدی ارائه داد. بی شک ساختارشکنی در مد با طراحان ژاپنی، ری کاواکوبو و یوجی یاماموتو در دهه هشتاد آغاز شد. برای ژاپنی ها ساختارشکنی فقط به معنای دوختن عجیب و غریب دو تکه پارچه به هم نیست، بلکه بدین روش به طرح، پویایی و انرژی می دهند و با نقاط غیرمتقارن در طرح تحرک و ناهماهنگی ایجاد می کنند. در آن سال ها مد غرب دچار رکود بود غیر قابل تصوری شده بود و لباس ها بسیار قراردادی و عامه پسند بودند. این طراحان نقش بزرگی در شکستن ساختار مد داشتند و توانستند به سرعت راه خود را از دیگر طراحان لباس جدا کنند و به لباس های مفهوم گرا جان دهند.

" هیچ چیز کسل کننده تر از ظاهری تمیز و مرتب نیست."

یوجی یاماموتو

 

حسین چالایان با همکاری پل توپن، پیراهن هوایی، فایبر گلس و رزین

 

استودیو ایکس او، لباس پرنده، طراحی لباس برای لیدی گاگا

 

منابع

conceptual art & fashion in the 21st century by Shirin Abedinirad

www.lifesciencesite.com

www.meappropriatestyle.com

www.researchgate.net

www.dazeddigital.com

 

Share